تعیین هدف یک راه مفید در مسیر پیدا کردن شغل مورد نظر شما است. با تعیین اهداف و ایجاد نقشه راه مشخص برای رسیدن به هدف مورد نظر خود، میتوانید تصمیم بگیرید که چگونه زمان و منابع خود را برای پیشرفت به کار بگیرید. بدون برنامهریزی برای اهداف، تعیین نحوه دستیابی به یک شغل خاص، ارتقاء یا سایر مراحل مهم که میخواهید به آن برسید، دشوار است.
وقتی برای خود هدفی تعیین میکنید، باید هر مرحله لازم برای موفقیت را در برگیرید. برای کمک، میتوانید از چارچوبی به نام اهداف SMART استفاده کنید. در اینجا نحوه عملکرد اهداف SMART و چند نکته و مثال برای کمک به شما در تلاش برای تعیین اهداف را بیان میکنیم.
اهداف SMART چیست؟
SMART مخفف کلمه اختصاری Specific ، Measurable ، Achievable ، Relevant و Time-based است. هر مرحله از چارچوب SMART با هم کار میکنند تا هدفی را که با دقت برنامهریزی شده، بدست آورد.
شما ممکن است اهدافی را در گذشته خود تعیین کرده باشید که دستیابی به آنها دشوار بود چرا که بسیار مبهم و ضعیف بودند. تلاش برای دستیابی به یک هدف ضعیف میتواند دلهرهآور و غیرقابل دستیابی به نظر برسد. ایجاد اهداف SMART میتواند به حل این مشکلات کمک کند.
در این مقاله، ما نحوه تبدیل یک هدف مانند “من می خواهم رهبر یک تیم باشم” را با روش هدف هوشمند نشان میدهیم.
S = تعیین شده و مشخص
تا آنجا که ممکن است آنچه را که میخواهید به آن برسید، را واضح و مشخص بیان کنید. هرچه هدف شما محدودتر باشد، مراحل لازم برای دستیابی به آن را بیشتر درک میکنید.
مثال: “من می خواهم در تیم توسعه یک شرکت فناوری نوپا موقعیت مدیریتی کسب کنم.”
M = قابل اندازهگیری
چه شواهدی ثابت میکند که شما در حال پیشرفت در جهت هدفتان هستید؟ به عنوان مثال، اگر هدف شما کسب موقعیت مدیریت تیم توسعه برای یک شرکت فناوری نوپا است، میتوانید پیشرفت را با تعداد موقعیتهای مدیریتی که درخواست کردهاید و تعداد مصاحبه هایی که انجام دادهاید اندازهگیری کنید. تعیین نقاط عطف در این راه به شما این فرصت را میدهد که در صورت نیاز دوباره ارزیابی کرده و دوره را اصلاح کنید. هنگامی که به موفقیتی دست یافتید، به یاد داشته باشید که به روشهای کوچک اما معنیدار به خود پاداش دهید.
مثال: “من برای سه موقعیت باز برای مدیر تیم توسعه در یک استارتآپ رزومه کاری ارسال خواهم کرد”
A = دست یافتنی
آیا هدفی دست یافتنی تعیین کردهاید؟ تعیین اهدافی که میتوانید به طور معقول در یک بازه زمانی مشخص به آنها دست پیدا کنید، به شما در ایجاد انگیزه و تمرکز کمک میکند. با استفاده از مثال فوق برای کسب شغل در مدیریت تیم توسعه، باید اعتبار، تجربه و مهارتهای لازم برای کسب موقعیت رهبری را بدانید. قبل از شروع کار برای رسیدن به یک هدف، تصمیم بگیرید که آیا این چیزی است که میتوانید در حال حاضر به آن برسید یا آیا اقدامات اولیه دیگری باید انجام دهید تا مهارتهای بیشتری کسب کرده و بهتر آماده شوید.
مثال: “من رزومه خود را با مهارتهای جدید بهروز میکنم، تا بتوانم برای سه پست مدیریتی در شرکتهای جدید برای تیم توسعه شرکتهای استارتآپ درخواست کنم.”
R = مرتبط بودن
هنگام تعیین اهداف برای خود، به مناسب بودن یا نبودن آنها توجه کنید. هر یک از اهداف شما باید باارزشهای شما و اهداف بلند مدت شما همسو باشد. اگر برنامهای به اهداف گسترده و بلند مدت شما کمک نمی کند، بهتر است در مورد آن تجدید نظر کنید. از خود بپرسید که چرا این هدف برای شما مهم است، چگونه دستیابی به آن به شما در مسیر پیشرفتتان کمک میکند و چگونه به اهداف بلند مدت شما کمک می کند.
مثال: “برای دستیابی به هدف خود از کسب موقعیت رهبری یک تیم، رزومه خود را با مهارتهای مرتبط با آن بهروز میکنم تا بتوانم در سه موقعیت باز در یک استارتاپ درخواست کنم.”
T = بر اساس زمان
بازه زمانی هدف شما چیست؟ تاریخ پایان میتواند به ایجاد انگیزه کمک کند و به شما در اولویت بندی کارها کمک کند. به عنوان مثال، اگر هدف شما ارتقاء به سطح بالاتر است، ممکن است شش ماه به خودتان فرصت دهید. اگر در آن بازه زمانی به هدف خود نرسیده اید، وقت بگذارید تا دلیل آن را بررسی کنید. ممکن است بازه زمانی شما غیرواقعی باشد یا با موانع غیر منتظرهای روبرو شده باشید یا هدف شما غیرقابل دستیابی باشد.
مثال: “برای دستیابی به هدفم از کسب موقعیت رهبری یک تیم، رزومه خود را با مهارتهای مرتبط بهروز میکنم تا بتوانم این هفته در سه موقعیت باز در یک استارتآپ درخواست کنم.”