یک سازمان یا شرکت با وجود منابع، مهارت‌ها و شایستگی‌هایی که در اختیار دارد چطور باید مزایایی رقابتی ایجاد و نقشه راه خود را طراحی کند؟

«استراتژی» جوابی بسیار کوتاه برای این سوال است که خط مشی شرکت را تعیین می‌کند و از بازوهای اصلی کسب‌وکار برای برنامه‌ریزی موفقیت در بازار محسوب می‌شود، چراکه مسیر و محدوده یک شرکت را در بلندمدت تعیین می‌کند. به بیانی استراتژی مجموعه‌ای از برنامه‌ها، راهکارها و اهداف را ترتیب می‌بیند که برای سوق دادن کسب‌وکار به سمت موفقیت در طولانی‌مدت ضروری هستند و به شرکت کمک می‌کند تا به مؤثرترین شکل ممکن از منابع خود استفاده کند.

 

اهمیت استراتژی متمایز برای یک شرکت

از عوامل تمایز بین کسب‌وکارهای خلل‌ناپذیر با کسب‌وکارهایی که در معرض تهدید قرار می‌گیرند، استراتژی سازمانی محکم و مبتنی بر داده است. زمانی‌که استراتژی متمایز که به‌خوبی تعریف شده، وجود نداشته باشد، کسب‌وکار می‌تواند به‌راحتی تمرکز خود را از دست بدهد و برای دستیابی به اهداف بلندمدت مدام در حال مبارزه باشد.

استراتژی مستحکمی که از آن صحبت می‌شود مواردی همچون چشم‌انداز، مأموریت، ارزش‌ها و اهداف شرکت را مشخص می‌کند و در مسیر هدایتگر است. کسب‌وکارهایی که استراتژی‌های سازمانی قوی دارند، می‌توانند با تعریف اولویت‌های مهم و تخصیص منابع بر اساس آن، عملکرد را بهبود ببخشند و بازگشت سرمایه را افزایش دهند. علاوه بر این چارچوب ارائه‌شده توسط استراتژی سازمانی، عملیات و اقدامات را در پاسخ به شرایط تغییر بازار و ترجیحات مصرف‌کننده آسان می‌کند.

تا این‌جا می‌توان نتیجه گرفت که استراتژی متکی بر داده‌ها، برای کسب‌وکارهایی که می‌خواهند در مسیر مشخص و قابل اعتماد جهت رسیدن به اهداف و مأموریت‌های بلندمدت حرکت کنند، ضروری است و می‌تواند همه جنبه‌های کسب‌وکار را در یک جهت مشترک متحد کند.

 

 

استراتژی به‌عنوان مزیت رقابتی چه تأثیری بر کسب‌وکار دارد؟

 

 

 

 

 

تدوین استراتژی سازمان به دست یک تیم متخصص

تهیه استراتژی به دست تیمی متشکل از کارشناسان مختلف همچون تحلیل‌گران تجاری،‌ مشاوران و استراتژیست‌ها صورت می‌گیرد که با تحلیل رقبا، روندهای بازار و قابلیت‌های داخلی فرصت‌های رشد را تشخیص می‌دهند. این تیم متخصص با دانش ترکیبی، وضعیت فعلی شرکت را ارزیابی و با راه حل‌هایی خلاقانه برای آینده برنامه‌ریزی می‌کنند. علاوه بر آن تیم استراتژی مسئولیت ارائه راهبردهایی برای همگام شدن با پویایی بازار، تحقیق در مورد تغییر ترجیحات مصرف‌کنندگان یا روندهای نوظهور را بر عهده دارد. استراتژی‌هایی که ارائه می‌شود می‌تواند شامل ایده‌هایی برای رشد بازار، تنوع محصول، بهینه‌سازی هزینه یا هر ایده استراتژیک دیگر که با اهداف سازمان همسو باشد می‌شود. این تیم استراتژی از نظر ترکیب و وسعت به اندازه کسب‌وکار و پیچیدگی‌های آن می‌تواند متغیر باشد، اما در هر صورت نقش آن‌ها در حفظ رقابت و موفقیت کسب‌وکار دنیای امروز غیرقابل انکار است.

 

 

سطوح مختلف استراتژی در سازمان

استراتژی شرکت‌ها در سطوح مختلفی تعریف و طراحی می‌شود. به‌عنوان مثال بسیاری از سازمان‌ها یک استراتژی کلی دارند که از مأموریت و چشم‌انداز پشتیبانی می‌کند. در سطح بعدی هر واحد تجاری از استراتژی خود برای تعیین نحوه رقابت در بازارهای مختص به شاخه فعالیتشان استفاده می‌کنند و در نهایت هر تیم هم استراتژی مربوط به خود را دارد.

در توضیح بیشتر می‌توان گفت استراتژی شرکتی به استراتژی کلی سازمان، که از چند واحد تجاری تشکیل شده، اشاره دارد. این استراتژی تعیین می‌کند که چگونه یک شرکت به‌عنوان یک کل، ارزش ‌واحدهای تجاری خود را افزایش دهد. در این سطح از استراتژی مهم‌ترین مسأله این است که چطور واحدهای تجاری شرکت باهم تطبیق پیدا کنند و گونه منابع برای ایجاد بیشترین ارزش ممکن به‌کار گرفته شوند. نحوه ساختار کسب‌وکار، افراد و… هم در این سطح قرار می‌گیرد، چراکه همه این‌ها بر مزیت رقابتی تأثیر می‌گذارد.

استراتژی در سطح واحد تجاری به رقابت موفقیت‌آمیز در بازارهای اختصاصی مربوط می‌شود و به مسأله چگونگی برنده شدن در بازار فردی می‌پردازد. با این وجود این استراتژی باید با اهداف مشخص‌شده در استراتژی شرکتی مرتبط باشد. تجزیه و تحلیل شرایط نقطه شروع مناسبی برای توسعه استراتژی در این سطح است، ضمن اینکه باید شایستگی‌های اصلی خود را شناسایی کرد و از آن‌ها برای برآورده کردن نیازهای مشتریان به بهترین شکل ممکن استفاده کرد. استراتژی واحد تجاری احتمالاً ملموس‌ترین سطح استراتژی در هر حوزه تجاری است و کارکنان هر واحد باید بتوانند ارتباطی مستقیم بین این استراتژی با کاری که انجام می‌دهند ایجاد کنند.

یک شرکت برای اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی‌های شرکت و استراتژی واحد تجاری، به تیم‌‌های خود وابسته است. هر کدام از این تیم‌ها طبیعتاً سهم و نقش متفاوتی دارند و به همین دلیل تدوین یک استراتژی تیمی هم ضرورت پیدا می‌کند. این استراتژی همچنان باید با استراتژی واحد تجاری و استراتژی شرکت همسو باشد که به معنای حمایت سطوح مختلف استراتژی از یکدیگر است.

 

 

در نظر گرفتن نکاتی شامل مشارکت ذینفعان، انعطاف‌پذیری، تعهد و حمایت در فرآیند تدوین استراتژی میزان کارایی استراتژی و وفاداری افراد را بالا ببرد، ضمن اینکه استراتژی فرآیندی مستمر است و باید به‌صورت مرتب بازنگری و به‌روزرسانی شود. با وجود چنین رویکردی می‌توان در هر دوره‌ای از مزایای استراتژی همچون ایجاد مزیت رقابتی، وضوح و اسنجام، افزایش کارایی  و کاهش ریسک بهره برد.

 

 

منابع:

https://www.bizmanualz.com/library/strategy-team

https://www.forbes.com/sites/jeroenkraaijenbrink/2019/01/08/the-six-functions-of-strategy/?sh=38ba61e557b9

https://medallionpartnersinc.com/types-of-organizational-strategies-in-management/

https://www.mindtools.com/a5aekl4/what-is-strategy

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *