در کسب و کار، اصطلاح ارکان راهبری (Strategic Pillars) حوزهای کلیدیست که به سازمان برای رسیدن به اهدافش کمک میکند. با اینکه یک رویکرد یکسان برای کسب و کارها در مورد تعریف ارکان راهبردی وجود ندارد، اما ارکان خاصی برای همه کسب و کارها ضروری هستند. با درک اینکه ارکان راهبردی چه هستند و چرا اهمیت دارند، می توانید مطمئن شوید که سازمان شما یک پایه محکم برای موفقیت دارد.
پیش از اینکه به ادامه مقاله بپردازیم، در این قسمت تعریف ارکان راهبردی وطنزرین رو که توسط واحد طرح و برنامه ریزی (Strategy & Planing) تبیین شده رو مرور میکنیم:
ارکان راهبردی در یک سازمان چگونه تعریف میشوند؟
ارکان راهبردی ستونهای اصلی تشکیل دهنده برای جهت دادن به یک کسب و کار به منظور موفقیت و برنده شدن هستند.
نقش ارکان راهبردی متمرکز کردن و همسو کردن اجزای سازمان شامل؛ افراد، منابع و امکانات و ابزارها با هدف ارائه محصولات و خدمات متمایز و بهتر به مشتریان است. برنده شدن در فضای رقابتی با تکیه و توجه به ارکان راهبردی، موجب افزایش ارزش برند، رشد درآمد و پایداری
شرکت و رضایت ذینفعان خواهد شد. یک سازمان با تشریح ارکان راهبردی، نقاط تمرکز و همسوساز اجزای خود را در تمامی بخشها و موضوعات مشخص میکند.
Vision
Vision یا چشمانداز بیانگر دورنما یا ستارۀ شمال (north star) است که مقصد و هدف غاییاش، موفقیت و برنده شدن است. چشمانداز مشابه یک فانوس دریایی یا چراغ راهنمای اولیه، مسیر حرکت سازمان را برای رسیدن به مقصد که همان موفقیت است، روشن میکند. ما با چشمانداز، آیندهای را که در ذهن مدیران و مالکان متصور است، بیان میکنیم تا از این طریق سایر اجزا و عوامل اثرگذار بر موفقیت، با این چراغ راهنما، هدفگذاری کنند و اقدامات و برنامههای متناسب با چشمانداز را طراحی، تدوین و اجرا کنند.
purpose
purpose یا بیانیۀ هدف به عنوان راهنمای ثانویه برای رسیدن به چشم انداز است و به هدایتِ تصمیمات و اقداماتی کمک میکند که منجر به تولید محصولات و ارائه آن به مشتریان و مصرفکنندگان میشود، بیانیه هدف، راهبردها و اقداماتی که در سازمان در راستای انتظارات ذینفعان داخلی (رهبران و کارکنان) و ذینفعان خارجی (شرکای تجاری، مشتریان، مصرف کنندگان و جامعه و اکوسیستم) باید انجام شود را مشخص و برای تمامی افراد شفاف میکند.
این اهداف مشخص میکنند که سازمان به چه منابع، امکانات، ابزارها، توانمندیها و ظرفیتهایی برای رسیدن به چشم انداز نیاز دارد. یک سازمان هدف خود را شفاف میکند تا از این طریق به تعهد خود در قبال تمامی ذینفعان پایبند باشد.
Values
ارزشها، بیانگر باورها، عقاید و اصول اخلاق حرفهای و تعهدات صاحبان کسب و کار و کارکنان به جامعه و تمامی ذینفعان است، به گونهای که با در نظر گرفتن ارزشها، سازمان خود را متعهد میکند که بر آنها پایبند باشد و به عنوان سرلوحه در تمامی ابعاد کار ارزشها را در نظر بگیرد.
حالا که با تعریف سازمان از ارکان راهبردی آشنا شدین، بهتره باهم یک نگاه به سند چشمانداز 1415 بندازیم:
ارکان راهبردی
ارکان راهبردی یک سازمان پایه و اساس موفقیت آن است. این ارکان در تصمیمات بزرگ و کوچک سازمان، راهنما و کمککننده هستند.
با تعریف دقیق و واضح ارکان راهبردی، همه اجزای یک سازمان در جهت اهداف یکسانی کار خواهند کرد و هر تصمیمی از یک استراتژی کلی پیروی میکند.
با توجه به اینکه نیروی انسانی یکی از مهمترین داراییهای یک شرکت است، آموزش ارکان راهبردی سازمان به آنها موضوع مهمیست. گروه وطنزرین یکی از گروههای بزرگ است که کارکنان آن دید واضحی از ارکان راهبردی سازمان خود دارند و همسو با هم برای رسیدن به اهداف سازمان تلاش میکنند.
برنامهریزی استراتژیک چیست؟
سازمان ها برای تعیین اولویتها، تخصیص منابع و ارزیابی ریسکها از برنامهریزی استراتژیک استفاده می کنند. هدف برنامهریزی استراتژیک ایجاد یک نقشه راه، همسو با ماموریت و چشمانداز برای سازمان است.
مراحل برنامهریزی استراتژیک
-
تعیین ماموریت و چشم انداز
ماموریت سازمان در واقع جواب این سوال است: “سازمان ما چه میکند؟”
چشم انداز هم باید به این سوال پاسخ دهد که “می خواهیم به چه چیزی برسیم؟”
-
انجام تجزیه و تحلیل SWOT
SWOT مخفف نقاط قوت (Strengths)، نقاط ضعف (Weaknesses)، فرصتها (Opportunities) و تهدیدها (Threats) است. این تجزیه و تحلیل به شناسایی عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار بر توانایی سازمان برای دستیابی به اهداف کمک میکند.
-
تعیین اولویتها
در این مرحله از برنامهریزی استراتژیک، اولویتهای سازمان باید مشخص شود و سازمان باید تصمیم بگیرد که در چه زمینههایی میخواهد تمرکز کند. الویتها میتواند شامل ایجاد کالاها یا خدمات جدید یا افزایش کیفیت خدمات مشتری و… باشد.
-
تخصیص منابع
سازمان میتواند منابع را با توجه به اولویتهای انتخاب شده، تخصیص دهد برای مثال نیروی جدید استخدام کند، تکنولوژی مورد استفاده را بهبود دهد و یا در زمینه مارکتینگ فعالیت خود را بیشتر کند.
-
ارزیابی ریسکها
در هر سازمانی خطرات یا ریسکهایی برای رسیدن به چشمانداز وجود دارد. سازمان باید این خطرات را ارزیابی کند.
بعضی از رایجترین خطراتی که سازمانها با آن مواجه هستند عبارتند از:
- مشکلات کیفیت محصول
- تکنولوژی نامناسب
- بودجه ناکافی
- نداشتن مشتری
- فقدان رهبری
همه این ریسکها، ریسکهایی هستند که سازمانها با آن مواجه میشوند اما سوال اینجاست که اقدامی برای مدیریت آنها انجام میشود یا نه؟
سازمانها باید برای مدیریت ریسکها اقداماتی انجام دهند زیرا این خطرات ممکن است منجر به ضعیف شدن و یا شکست سازمان شود.
اهمیت ماموریت و چشم انداز
ماموریت و چشم انداز یک سازمان ابزارهای حیاتی برای راهنمایی جهت دادن به تصمیمات هستند. این ارکان کمک میکنند تا به صورت واضح مشخص شود که شرکت چه کاری انجام میدهد، قصد دارد به چه چیزی برسد و برای رسیدن به آن چگونه برنامهریزی می کند.
اهمیت ماموریت
جملهای که بیانگر ماموریت سازمان است باید همان چیزی باشد که یک کسب و کار یا سازمان تلاش میکند آن را به دست بیاورد. همچنین اهداف و مقاصد یک شرکت، سازمان یا گروه را تعریف میکند و مجموعهای از ارزشها و اصول را در بر میگیرد.
این جمله یا بیانیه باید به وضوح ماموریت شرکت، سازمان یا گروه را مشخص کند. تعریف درست از ماموریت میتواند به توضیح هدف شرکت و همچنین به انتقال اهداف و مقاصد شرکت به مشتریان و کارکنان کمک کند.
ماموریت باعث ایجاد یک حس قوی از هویت و هدف و توسعه فرهنگ وفاداری در سازمانها میشود. همچنین به عنوان راهنمای سیاستها و فرآیندهای داخلی شناخته میشود.
اهمیت چشمانداز
چشمانداز بخش اساسی کسب و کار است، توصیف کوتاهی از کسب و کار و اهداف آن بیان میکند و به عنوان راهنمای کارمندان و مشتریان است. چشم انداز به سازمان کمک میکند تا روی اهداف بلندمدت متمرکز بماند و حس هدفمندی و هدفمند بودن را به کارمندان القا میکند.
انتخاب یک چشمانداز خوب، به تعریف کسب و کار و آنچه در آینده به آن تبدیل میشود کمک میکند. همچنین این امکان را می دهد که پتانسیلهای کسب و کار کشف شود و روند پیشرفت مشخص گردد. با انتخاب یک چشم انداز، کارکنان به وضوح نقش خود را در سازمان درک خواهند کرد.
در آخر باید بگوییم که یک کسب و کار میتواند از یک چشم انداز خوب برای تقویت پایههای خود استفاده کند. اگر ماموریت و چشمانداز به خوبی تعریف شوند میتوانند به تمرکز یک سازمان و حفظ آن در مسیر کمک کنند.
اهمیت ارزشها و اهداف
دنیای کسب و کار همیشه در حال تغییر و دگرگونی است و این باعث میشود که شرکت ها بیش از پیش نیاز به یک استراتژی روشن داشته باشند.
ارزشها مانند یک راهنمای اخلاقی برای یک شرکت و کارکنان آن عمل میکنند. آنها به شکل دادن به فرهنگ و تعریف آنچه که برای سازمان ضروری است کمک میکنند.
از سوی دیگر، یک شرکت برای رسیدن به اهدافی که برای خود تعیین کرده، تلاش میکند.
ارزشها و اهداف از تمام جنبههای عملیاتی یک شرکت پشتیبانی میکنند.
چرا ارکان راهبردی مهم هستند؟
ارکان راهبردی پایه و اساس هر استراتژی کسب و کار هستند. آنها به تعیین اینکه روی کدام فعالیتها تمرکز کنید، چگونه کسب و کار خود را بازاریابی کنید و حتی چه چیزی را بفروشید کمک میکنند. همچنین یک راهنما برای دستیابی به نتایج دلخواه هستند.
چهار دلیل اصلی برای اهمیت ارکان راهبردی وجود دارد:
- همه افراد در سازمان در جهت یک هدف کار کنند.
- نقشه راه روشنی را برای کسب و کارها ارائه میدهند.
- کمک میکنند تا یک سازمان بر شایستگیها و توانمندیهای اصلی خود تمرکز کند.
- چارچوبی برای ارزیابی ارائه میکنند که تصمیم گیری را بهبود میبخشند.
در آخر اینکه شرکتها و سازمانهای موفقی در دنیا و ایران وجود دارند که با تعیین ارکان راهبردی مناسب توانستهاند در مسیر توسعه گام بردارند. گروه وطنزرین یکی از این سازمانهای موفق در ایران است که با انتخاب درست این ارکان توانسته در مسیر جهانی شدن گام بردارد.
منبع:
https://benjaminwann.com/blog/strategic-pillars-what-are-they-why-they-matter