استاندارد زندگی و کیفیت زندگی دو اصطلاحی هستند که اغلب اشتباه گرفته می‌شوند زیرا ممکن است در نحوه تعریف آن‌ها همپوشانی‌هایی وجود داشته باشد. استاندارد زندگی به سطح ثروت، آسایش، کالاهای مادی و نیازهای موجود در طبقه اجتماعی-اقتصادی یا منطقه جغرافیایی معین اشاره دارد. از سوی دیگر، کیفیت زندگی یک اصطلاح ذهنی است که می تواند شادی را اندازه گیری کند.

 

در‌مقایسه با استاندارد زندگی، کیفیت زندگی ناملموس تر است. بر‌اساس سبک زندگی افراد و ترجیحات شخصی آنها، عوامل اندازه گیری کیفیت زندگی متفاوت است. این عوامل نقش مهمی در تصمیم گیری‌های مالی در زندگی هر فرد ایفا می کنند. بهداشت، آموزش، حق رای، آزادی مذهب و… نمونه‌هایی از این عوامل هستند.

به عبارت ساده، استاندارد زندگی به معنای سطح رفاهی است که برای ساکنان یک کشور ارائه می‌شود، یعنی ممکن است به همه کالاها و خدماتی که مردم قادر به مصرف آن‌ها هستند و منابعی که می‌توانند به آنها دسترسی داشته باشند اشاره داشته باشد. برعکس، کیفیت زندگی نشان دهنده رفاه یک فرد یا گروه است. هر دو این شاخص ممکن است کامل نباشند زیرا شرایط و توقعات افراد در یک منطقه جغرافیایی یا طبقه اجتماعی-اقتصادی متفاوت است.

یکی از معیارهای استاندارد زندگی، شاخص توسعه انسانی (HDI) است که از سال 1990 توسط سازمان ملل استفاده می شود. این شاخص امید به زندگی در بدو تولد و تولید ناخالص داخلی سرانه را برای اندازه‌گیری سطح توسعه یک کشور از نظر استاندارد زندگی و از طرف دیگر آزادی و حقوق برای سنجش کیفیت زندگی در نظر می‌گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *