موفقیت یا عدم موفقیت یک شرکت یا سازمان تا حد زیادی در گروی سرمایه انسانی آن است؛ کیفیت، نگرش و رفتار کارکنان در محیط کار …، به همین دلیل است که توسعه و مدیریت این دارایی ارزشمند میتواند برای موفقیت یک شرکت مهم باشد و هرچه سرمایهگذاری روی آن بیشتر و قویتر باشد، شانس بهرهوری و موفقیت آن نیز بیشتر خواهد شد. دستیابی به اهداف استراتژیک سازمانها و تحقق آنها مستلزم نظم و نظامی است که بتواند با بهکارگیری و حفظ نیروی انسانی کارآمد، سلامت روان کارکنان را توسعه دهد و از طرفی دیگر توان رقابتی شرکت را بهبود ببخشد.
در واقع امروزه بیش از پیش روی مسأله جذب، مشارکت و حفظ استعدادهای کلیدی تأکید میشود، یکی از استراتژیهای اثربخش و البته ضروری که بهکار گرفته میشود، «سبد جبران خدمات» است که در صورت طراحی متناسب با نیاز کارکنان زمینه را برای ایجاد امنیت اقتصادی – بهعنوان یکی از عوامل حیاتی امنیت فکری و اجتماعی – فراهم میکند و سبب افزایش انگیزه در آنها میشود. اصطلاح جبران خدمات به مجموعهای از پرداختهای مادی و مزایای ملموس اشاره دارد که شامل مواردی همچون حقوق، رفاهیات، پرداختهای عملکردی، توسعه، ارتقاء شغلی و… میشود. نظام جبران خدمات در شرایطی منجر به نگهداشت نیرو و سرمایههای انسانی میشود که برانگیزاننده، توسعهمحور، عادلانه و قانونی باشد.
مدلهای مختلفی در زمینه جبران خدمات وجود دارد که هر سازمان یا شرکت بنا بر شرایط موجود، یک مدل متناسب را انتخاب و پیادهسازی میکند. مدل 4P یکی از جامعترین مدلهاست که پرداختهای پراکنده را هدفمند، یکپارچه، منصفانه و رقابتی میکند و در این مطلب به شرح و تفصیل درباره آن صحبت میشود.
مدل 4P جبران خدمات کارکنان چیست؟
در مدل 4P تمام پرداختهای نقدی و غیرنقدی بر اساس ۴ فاکتور Position، Person، Performance و Partnership صورت میگیرد. طبق این مدل بخشی از پرداختها بهطور یکسان بین کارکنان توزیع میشود و مشاغلی که نیاز به دانش، مسئولیت و ریسکهای بیشتری دارند و همچنین کارکنان متخصص و توانمندتر پرداختهای بیشتری دریافت میکنند.
Position یا پرداخت بر اساس شغل یا سمت سازمانی
فاکتور Position به بخشی از جبران خدمات اشاره دارد که در آن پرداختها وابسته به موقعیت شغلی و سمت سازمانی است. در این بخش برای تعیین اهمیت و وزن موقعیت شغلی، از روشهای ارزشیابی مشاغل استفاده میشود.
آنچه که در ارزشیابی مشاغل در نظر گرفته میشوند شامل: الزامات دانشی، مسئولیتها، کوششها و شرایط کار میشود و بالاترین امتیاز به شاخصهای دانش، تجربه، حل مسأله، پاسخگویی، استقلال، مهارت و کوششهای فکر تعلق میگیرد.
Person یا پرداخت بر اساس توانمندی، قابلیت و تخصص افراد با عنوان گرید شخصی
در جنبه Person ویژگیهای حرفهای، تجربه و مهارتهای فرد در نظر گرفته میشود و بر اساس چند عامل به آن امتیاز داده میشود که هر کدام از این عوامل به میزان متفاوتی تأثیرگذار هستند، به این ترتیب: تحصیلات ۱۰٪، تجربه ۳۰٪، عملکرد بلندمدت ۴۵٪، فعالیتهای ویژه ۵٪ و طرح توسعه فردی ۱۰٪.
امتیاز همه کارکنان بر اساس این ۵ عامل سنجیده میشود و متناسب با سطحی که در آن قرار گرفتهاند، سطح دریافتی تحت عنوان فوق العاده گرید شخصی دریافت میکنند.
Performance یا پرداخت بر اساس عملکرد
عامل Peformance جهت بهبود عملکرد افراد و دستیابی به اهداف شرکت و استراتژیهای سازمان بهعنوان یکی از ابعاد مدل 4P در نظر گرفته شده است. طبق این عامل بهصورت دورهای عملکرد کارکنان سنجیده میشود و طبق آن عملکرد بالاتر، دریافتی بالاتر را در پی خواهد داشت.
Partnership یا حق شهروندی
طبق عامل Partnership مزایایی همچون پرداختها، هدیههای مناسبتی، بیمه، برنامههای سلامت، کمکهزینهها و… به کارکنان بهصورت یکسان تعلق میگیرد.
در صورت فقدان سیستمی که توانایی جبران خدمات کارکنان را داشته باشد، سازمان با بحرانی مواجه خواهد شد که در آن کارکنان انگیزه زیادی برای پذیرش مسئولیتهای جدید نخواهند داشت، در کار خود خلاقیتی نشان نمیدهند، و حتی در صورتیکه وجدان کاری خود را حفظ کنند، به ناچار کیفیت کارشان افت میکند و دیگر نمیتوان از آنها انتظار عملکرد یا همکاری فراتر از وظایفشان داشت. در واقع عدم توجه به سیستم جبران خدمات باعث میشود که سازمان با مشکل بهکارگیری و حفظ نیروی کار مناسب مواجه شود و این دارایی حیاتی را به مرور از دست دهد.